-
میشه پرواز نکرد.میشه پروازو فروخت.( امیر حسین مقدم )
سهشنبه 31 فروردین 1395 16:21
شدن یا نشدن میشه پرواز نکرد. میشه پروازو فروخت. میشه مث نوک انگشتای یخ بسته تنهاییها، هیچ تلاشی واسه حس شب و آواز نکرد. میشه پرواز نکرد. میشه یک پنجره بود. رو به یک دشت پر از گله و گرگ. میشه یک پنجره بود، اما بسته، بادوتا قفل بزرگ. میشه پرواز نکرد. میشه اما پرزد، * میشه انگشتای یخ بسته رو با نفس زدن راش انداخت. میشه...
-
توی این دنیای سنگی، دو قناری، دوتا آهو.( امیر حسین مقدم )
سهشنبه 31 فروردین 1395 16:20
ترانه دوتا عاشق توی این دنیای سنگی، دو قناری، دوتا آهو. دوتا چلچله ، دوتا عشق، دو تا باغچه گل شب بو. دوتا چشم به رنگ دریا، که همیشه خیس اشکن، دوتا آرزو ؛ خدایا، دل عاشقارو نشکن. دوتا قاب عکسِ بی عکس ، روی خاطرات دیوار، دوتا انتظارِ عاشق ، دوتا لحظه واسه دیدار. دوتا قمری، دو کبوتر، دوتا باغ، دوتا ستاره. دوتا عاشق...
-
توی این دنیای سنگی، دو قناری، دوتا آهو.( امیر حسین مقدم )
سهشنبه 31 فروردین 1395 16:20
ترانه دوتا عاشق توی این دنیای سنگی، دو قناری، دوتا آهو. دوتا چلچله ، دوتا عشق، دو تا باغچه گل شب بو. دوتا چشم به رنگ دریا، که همیشه خیس اشکن، دوتا آرزو ؛ خدایا، دل عاشقارو نشکن. دوتا قاب عکسِ بی عکس ، روی خاطرات دیوار، دوتا انتظارِ عاشق ، دوتا لحظه واسه دیدار. دوتا قمری، دو کبوتر، دوتا باغ، دوتا ستاره. دوتا عاشق...
-
اکه با دل، من نشان روی تو گفتم، دلم دیوانه شد ( امیر حسین مقدم )
سهشنبه 31 فروردین 1395 16:19
دل دیوانه تاکه با دل، من نشان روی تو گفتم، دلم دیوانه شد تا برایش قصه ابروی تو گفتم، دلم دیوانه شد تا سخن آغاز کردم من ز ناز و عشوه ات، شمّه ای از غمزهی جادوی تو گفتم دلم دیوانه شد زلف چون ابریشمت را دیده ام پر پیچ و تاب، تا کلامی از طلای موی تو گفتم دلم دیوانه شد خنده ات را دیدم و لبخندت افسونم نمود تا که رازم را...
-
خنده تو دلرباست( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:51
خنده تو دلرباست. ای مه ده چار من. باز به رویم بخند , یارترین یار من . یار ترین یار تو. مونس و غمخوار تو بی تو شبم بی فروغ ماه ده و چار تو. امیر حسین مقدم
-
گویند که وصل بر الاهم ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:46
گویند که وصل بر الاهم اما چه کنم که بی پناهم از سوز درون چو کوه آتش فریاد نهفته ای به چاهم شب تا به سحر زقطره اشک غرقابه کنم به جایگاهم یک روز ز حضرتش گریزان یک روز دگر مرید راهم در عین یقین به ماده و سنک مدهوش حریم بارگاهم از جن و ملک شنیده ام راز در بی گنهی پر از گناهم از صورت ظاهر آخر ای جان گردید به سیرتش نگاهم...
-
بیگانه شدم دیگر ، من با همه خویشانم( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:45
پیشکش به گریه های در گلو شکسته پدرم روانش شاد از بر پدرم رفته بیگانه شدم دیگر ، من با همه خویشانم دیوانه شدم زین غم ، مجنون و پریشانم شمس و قمرم رفته ، از بر پدرم رفته وان تاج سرم رفته ، دیگر چه کنم جانم؟ رویش چو رخ خورشید، او چشم و چراغم بود من قدر ندانستم زان گوهر تابانم دل زاغهی غم، غم بیش زاغان پران بر بام او...
-
گویی خدا داد دل مارا شنیدست ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:44
گویی خدا داد دل مارا شنیدست غم را زدوده، نقش خوشبختی کشیدست گویی طبیعت با دل ما گشته همراه، در باغ ما یک جنگل از دل پروریدست گویی که از نان و پنیر زندگیمان، هر عاشقی یک لقمه بر جانش چشیدست گویی ستاره سرزده در شام تارم، از طالعش هر نیمه شب، همچون سپیدست گویی که آن دیو و ددان ددمنش را، خوی بد خودشان، خودشان دریدست گویی...
-
چند دوبیتی (1)( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:43
پهلوی ها چند دوبیتی امیر حسین مقدم 1 اگر میدید مجنون لیلی خویش، به او میگفت از آیین و از کیش زکیش عشق و از کفر ریاکار، زمکری که نهفته در خم ریش امیر حسین مقدم 2 گل نازم یه عمره چش به راتم، به دنبال نشون ردّ پاتم یه عمره زندگی بی تو حرومه، یه عمره بی نصیب از خنده هاتم امیر حسین مقدم 3 گل نازم بیا از غنچه بیرون، بیا که...
-
عمریست، پاکشانیم ، درخاک این بیابان( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:41
تبعید عمریست، پاکشانیم ، درخاک این بیابان تن خستهایم از این درد، در آرزوی درمان رفتیم تا نهایت از ابتدا به اجبار، دیدیم آخر راه، شد ابتدای پایان چون خارِ خُشک و تشنه، خشکیده ریشه هامان در گوشه ای خماریم، چشم انتظار باران گفتند، روی یاران، غم از روان زداید، اما چه سود وقتی، رفتند، میگساران چون ذورقی شکسته، خسته به گل...
-
نفیری بر نمیآید زِ نِی، بی یاد نام تو ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:40
آیا هنوز هم قداستی برای کلمه عشق مانده؟ عشق مریم نفیری بر نمیآید زِ نِی، بی یاد نام تو تویی مریم، تویی عذرا، مقدس باد نام تو قدم بگذار بر دیده که گردد سرمه ام، گردت، چه کردی با منِ بی دل، که محتاجم به گام تو عطش دارم رفیقانم، مرا دریا کفایت نیست، فقط یک بوسه از لعلت، منم مخمور جامِ تو نصایح ناصحان گفتند، که جانا ترکِ...
-
به مهر میستایمت، امید من ترانه شو( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:39
به مهر میستایمت، امید من ترانه شو ترانه را بهانهای همیشه جاودانه شو به قلب مینشانمت که قلب جاودان تویی به چشم می نگاهمت، نگاه عارفانه شو به عقل می پذیرمت، که عقل عاقلانه ای به روح مینهانمت ، عقیل عاقلانه شو به شعر میسرایمت که حدّ شاعرانهای، به شرم مینویست، رفیق خواهرانه شو سبو به دوش میکشم، می بهشت پیش توست،...
-
میان عاشقان بگرد.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 19:12
میان عاشقان بگرد. زهرکدامشان فسانه ها به جاست. یکی به زخم تیشه رفت، وآن دگر به زهر، ودیگری نشانه حنون شد و تمامشان جدا زمکر..... ......... وعاقبت به این نتیجه میرسی که من رسیده ام. وعاقبت به این نتیجه میرسی که عشق اگر زپی نیاورد فراق، دگر لیاقتِ فخامتِ کلام را عشق را نداردو فقط به عادتی بدل شدست که عشق نیست. که عشق...
-
ننه سرمام دیگه مارو دوست نداره توی ایوون ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 19:10
شکواییه ای از زمستان های بدون برف. ** ننه سرمام دیگه مارو دوست نداره توی ایوون نمی یاد. شب طولانی یلدا میگذره اون دیگه مهمون نمی یاد. دیگه پاروها شیکسته برفی روی بومی نیس. آخه هیچ برف سپیدی تو زغالدون نمی یاد. تو باهار تازگی مرده، تو تابستون شور و شوق، زردی برگ خزون تو باغچه هامون نمی یاد. اون روزا یادش به خیر تا...
-
ز ایمان دم مزن، ایمان شده پول ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 19:09
ز ایمان دم مزن، ایمان شده پول کتاب پاک ما قران شده پول اگر داری بیا دارم حراجی بهشت و دوزخ سوزان شده پول امیرحسین مقدم
-
بوسه ات لبخندت( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:57
بوسه ات لبخندت چشمانت آغوشت پیچ گیسوانت ........ دلم برای همه اش تنگ شده . بازگرد وفقط اخم کن. فقط باش. امیر حسین مقدم
-
پری رو چشم جادویت چه زیباست( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:56
عاشقانه پری رو چشم جادویت چه زیباست نگاهت روشنی بخش دل ماست دوچشمت را رها سوی خدا کن نظر بر دیدهی گریان ما کن دوابرویت کمان عشق بازی است صدایت نغمهی جان سوز سازی است به لب داری نهفته بوسهای ناب به رنگ دلربای ناب عناب امیر حسین مقدم
-
تو کجایی ای رود؟ ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:55
تو کجایی ای رود؟ رفته ای تا دریا؟ دست من نیز بگیر جان من عطر تو را میخواهد امیر حسین مقدم ** ای رود، با تو سخن میگویم با تو که هماره میل رفتن داری مرا نیز با خود ببر اکر لازم است مرا در خود غرق کن اما با خود ببر امیر حسین مقدم
-
دوتاچشمات سیاهه ،( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:38
اگه لایق نباشی ** دوتاچشمات سیاهه ، دوتا چشمام به راهه دوتا مهتاب آبی ، پریشون نگاهه صدای قلب خستم ، تو تنهایی نمی یاد نگاه نیمه جونم ، دوتا چشماتو میخواد گلای خشک گلدون ، تو تنهایی میگیره دل گلدون بی گل ، نشون از تو میگیره نمی دونی چه سخته ، اگه عاشق نباشی اگه تنها بمونی ، اگه لایق نباشی. نمیدونی نگاهت ، چقد خوب و...
-
من از این دنیا نمیخوام، جز دوتا چشم پر از آب ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:36
تاته آبی دریا ترانهای قدیمی با احترام برای ستاره آسمان ترانه ایرج جنتی عطایی بزرگ ** من از این دنیا نمیخوام، جز دوتا چشم پر از آب. دوتا چشم به رنگ دریاٰ، رنگ نور پاک مهتاب. من تو این دنیا ندارم ، جز دوتا نگاه پرتب جز طلوع پاک هر روز، جز فروغ سرخ هر شب من تو این دنیا غریبم؛ دل من رفیق با کوه همدم چشمه سرریز. یار...
-
آه ای غزل بر من ببار ، امشب شب یلدا شده ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:35
غزل یلدا آه ای غزل بر من ببار ، امشب شب یلدا شده ایران و ایرانی چومن از هر کران پیدا شده ایران و ایرانی ببین، مخمور ساغر پیش توست گوساقی مه روی را ، روی خماران واشده آه ای غزل من راویم ، گو تا چه گویم خلق را گر تو نخواهی چون منی ، کی شاعری گویا شده یلدا ندارد شوق پیش، کشتند یلدا را وخویش باری مسیحادم تویی، آری مسیحا...
-
شب یلداشد و غمگینه مادر( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:30
شب یلداشد و غمگینه مادر برای اینکه زیر خاکه خواهر شب یلدا شد و بابا چرا نیست چرا هجران او ناید به باور امیر حسین مقدم
-
یه شب بارون ، مست و سرگردون .( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:29
با احترام به یاد مردی که هم سنگ تمام ادبیات معاصر ایران ماندگار خواهد ماند احــــمــــد شــــامــلـو یه شب بارون/ یه شب مهتاب ** یه شب بارون * مست و سرگردون . خسته و حیرون * با دو چشم خون. مونده سر راه * راه یا که بیراه. سر دو راهی * خواهی نخواهی. * یه شب بارون * چیک چیک نودون. توی کوچه آب * توی خونه خون فکر زندگی *...
-
خدایا جان و تن آتش گرفته.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 29 فروردین 1395 18:28
در رثای خواهر * آتش دل خدایا جان و تن آتش گرفته. دل ویران من آتش گرفته. چنان، گویی که هیمش را کران نیست. چنین، بر این بدن آتش گرفته. جگر میسوزدم، حتّا سرابی، اگر دشت و دَمَن، آتش گرفته. دل هرکس که دید آن خسته جان را، زبستر تا کفن، آتش گرفته. به سر گویی نبودش سر پناهی، غریب اندر وطن، آتش گرفته. مپندار این شرار از شوری...
-
توی این جنگل آهن، توی این حجم صدا( امیر حسین مقدم ) .
شنبه 28 فروردین 1395 23:54
ترانه * یه ترانه سهم من بود * توی این جنگل آهن، توی این حجم صدا زیر آسمون خاکی، افق زود انتها روی این غبار تیره، بین سیل آدما هرنفر با صد تا غصه، هرکدوم یه دنیا راز، هر کدوم یه جور سلیقه، هر کدوم یه جور نیاز * توی این جنگل آهن، همه بی نام و نشونن همه گم کرده مسیرن، دنبال یه لقمه نونن * توی این جنگل آهن، یه ترانه سهم...
-
آسمان بیچاره گویی راز ما را خوانده است.( امیر حسین مقدم )
شنبه 28 فروردین 1395 23:52
آسمان آسمان بیچاره گویی راز ما را خوانده است. کاین چنین در کار دیرینش به گِل وامانده است. میکشد بر سر پتویی، تار و پودش زابر تار، گویی آب هفت دریا را درو گنجانده است. میجهاند رعد بی وقفه به سوی شهر ما، مثل اینکه چندصد بمب هستهای ترکاندهاست میکشد صیحه چو صور آن جناب پُرمقام، شخص اسرافیل هم در نَفْخِ صورش ماندهاست...
-
دو گیسوی تو با ما داستان ها زیر سر دارد ( امیر حسین مقدم )
شنبه 28 فروردین 1395 23:51
شمیم دو گیسوی تو با ما داستان ها زیر سر دارد لبانت در پسِ هر واژه مفهومی، زِ سَر دارد اگرچه قصّهات را گفتهام، از قول دل صد بار، ولی این ماجرا، هر دفعه لطفی تازه تر دارد حدیث بوی پیراهن شده درگوشم افسانه برای من شمیم زلف تو عطری دگر دارد خداودندا زمین و آسمانم را فروزان کن که خورشید درخشانت به ما هم خوش نظر دارد اگر...
-
تمام خاطراتم را ربودی( امیر حسین مقدم )
شنبه 28 فروردین 1395 23:50
تمام خاطراتم را ربودی به جایش شعر تنهایی سرودی تمام خاطراتم بی تو گم شد اگرچه صاحبش تنها تو بودی امیرحسین مقدم
-
از تو افق صدای پاشنیدم ( امیر حسین مقدم )
شنبه 28 فروردین 1395 23:49
ترانه از تو افق صدای پاشنیدم انگار تموم عاشقارو دیدم به عاشقا گفتم سلام کجایین حتمی که همسایه واسه خدایین آی عاشقا دست منو بگیرین با چشم دل اشک منو ببینین آی عاشقا تنهایی خیلی سخته مث بی آبی واسه درخته آی عاشقا تنها شدم دوباره تنهایی میشه منو جا بذاره؟ آی عاشقا تنهایی خیلی سخته آی عاشقا تنهایی خیلی سخته امیر حسین مقدم
-
می سرایم من غزل، یا که غزل جان مرا،( امیر حسین مقدم )
شنبه 28 فروردین 1395 23:48
جان مرا می سرایم من غزل، یا که غزل جان مرا، می ستاند دم به دم جان پریشان مرا می سرایم من غزل ، یا با غزل هم بسترم، بوسه ای بر لب زند یا خنجری جان مرا می سرایم من غزل یا می ستاند روح من، با ردیف و صنعت و ایهام و اوزان مرا می سرایم من غزل ، آری منم آقای او، پس چرا پس میزند هر لحظه فرمان مرا می سرایم من غزل اما غزل جان...