-
دلم را از قفس آزاد کن ، جان ،( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:30
چهار پاره ای چهل پاره ... دلم را از قفس آزاد کن ، جان ، که جانم میل جانان دارد امشب . خبر داری از آن دردی که گویا ، دلم در سینه پنهان دارد امشب. * خبر داری که دلگیرم از این شهر . از این شهری که با من آشنا بود. اگر چه هست اما دیگر آن نیست. که روزی بهترین جای دعا بود . * دلم میل پریدن دارد اما، پر پرواز من ، دیگر شکسته....
-
دیگه عاشق شدن خوابه، ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:29
ترانه دیگه عاشق شدن خوابه، دیگه عاشق شدن رویاس. دیگه مجنونه لیلی هم، براش ، این واژه بی معناس. دروغ رنگ حقیقت شد. حقیقت گم شده اینجا. ببین یک گرگ خون آشام، مث مردم شده اینجا. عجب دوره ، عجب تاریک. تموم راه ها امروز. دیگه آهنگ شادی نیس. تو این غم ناله ی جانسوز. دیگه عاشق شدن خوابه ، دیگه عاشق شدن رویاس. دیگه مجنونه...
-
بیا رفیق قدیمی ، دریچه را وا کن( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:28
بیا رفیق قدیمی ، دریچه را وا کن بیا و این دل فرسوده را مداوا کن تگرگ روز گذشته شکسته ساقه دل، بیا به قدرت عشقت ، شکسته احیا کن ببین میان من و آسمان که پرده کشید ؟ آهای یار قدیمی ، تو پرده را تا کن نمیرسد به دلم نور روشن خورشید، برای زنده شدن ، آتشی تو برپا کن ببین که قبل چهل ، من ، چگونه گشتم پیر، تو خضر من شو و این...
-
عجب شور و شری داری، عسل چَشم،( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:27
عسل چشم . عجب شور و شری داری، عسل چَشم، چه شور محشری داری ، عسل چَشم. زلال رود، در چَشم تو جاریست، روان، چشمِ تَری داری، عسل چَشم نگاهت در دل آئینه بنشست، به چَشمت، گوهری داری، عسل چَشم. از آن گوهر، یکی هم سهم من شد، که در انگشتری داری ، عسل چشم. به قلبم تیر مُژگانت نشسته، به مُژگان، لشگری داری، عسل چشم. همه صورتگران،...
-
شب است و شب شراب را ، ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:24
شب است و شب شراب را ، به من اشاره میکند و ماه تا سپیده گاه ، مرا نظاره میکند شب است و شور عشق تو ، تمام آرزوی من شب است و بغض رفتنت ، شکسته در گلوی من . .... امیر حسین مقدم * کاش میشد بار سفر بست و گذشت ، از تموم عشقای یک طرفه اونکه میگف دل به دل راه داره ، دیونس ، بی خبره ، بی هدفه آی مسافر نکنه عاشق بشی ، نیگا کن...
-
خواهش ناشتای دل.( امیر حسین مقدم ) .
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:23
دو شعر با یک نام خواهش ناشتای دل. * یک حریف قدر دلم میخواست. منبع درد سر دلم میخواست. یک نفر هم کند نوازش من. هم پراز شور وشر دلم میخواست. آسمانش پراز ستاره و نور. ابر و باد و قمر دلم میخواست. از محبت اثر نمیبینم از محبت اثر دلم میخواست. کام من تلخ زین هیاهو شد. کام همچون شکر دلم میخواست. خسته ام بس که بوده ام ایمن ای...
-
این آدمکان که نقشی از انسانند ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:22
این آدمکان که نقشی از انسانند اسباب تاسف خردمندانند افسوس که جز هوس ندیدند از عشق اندوه که بدگمان به دلدارانند امیرحسین مقدم
-
می نویسم غزل برای دلم . ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:22
ماجرای دلم .... می نویسم غزل برای دلم . از تمام نگفته های دلم . می نویسم زحرف های مگو. ماجراها و قصه های دلم. می نویسم از آن زمانه شاد. شد سراغاز غصه های دلم . یک غزلواره از جدایی ها، یک ترانه من از وفای دلم. یاد آن عاشقی نرفته زدل، یاد معشوق پرجفای دلم. قصه عشق نارسیده به کام . داستان من و خظای دلم. آن زمانی که دل...
-
ازتو افق صدای پا شنیدم،( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:21
عاشقا ازتو افق صدای پا شنیدم، انگار تموم عاشقا رو دیدم به عاشقا گفتم، سلام کجایین ؟ انگاری همسایه قصه هایین آی عاشقا ، عاشقیا کجا رفت ؟ از آسمون گذشت و تا خدا رفت عاشق بودم منم یه روزگاری، چشام میفتاد به چشای یاری چشمای یاری که مث دریا بود، یه روزی اونم مث من تنها بود پس چرا دستای منو رها کرد ؟ به درد دوری منو...
-
اون روز میگفتن آسمون، ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:10
روز واقعه اون روز میگفتن آسمون، چسبیده بود روی زمین میگفتن از انگشتری، افتاده بود صدتا نگین اون روز زمین و آسمون با هم گره خورده بودن انگار تموم عاشقا، از غصه دل مرده بودن انگار خدا هم غصه داشت، روزی که عشقو سر زدن از رو همه گلدسته ها مرغای عاشق پر زدن اون روز میگفتن رودخونه، دریای خون بود جای آب لب تشنه بودن نوگلا،...
-
ما همسفر و همره و همرازِ شـمـــاییم.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:09
یک غزل کوتاه ... ما همسفر و همره و همرازِ شـمـــاییم. ما تشنه نوشیدن آواز شمـــــــــــــاییم. هرچند که بشــکستــه دلِ دلـشده ی ما ، صد شُکر، که ما، در دل طـنّــازِ شماییم. تا مِهر شما، در دل ما جای گرفتست. ما زخمیِ هر زَخمه از آن سازِ شماییم. جانا ، غـم هجرانِ شما ، قاتـل جان است. ما کشـته و هم زنده ، از ایجـازِ...
-
چگونه می شود آخر ، شکسته بال پرید ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:07
چگونه می شود آخر ، شکسته بال پرید چگونه می شود افسانه شد، زلال پرید چگونه میشود اندوه را تماشا کرد سپس برای آخر هفته ، سوی شمال پرید چگونه می شود از بین این جماعت خسته ، برای درک خدا ، سمت ابتذال پرید میان فاحشه های بنام شهر نو بود ، و بعد آن دورکعت ها ، پی وصال پرید نمیرود به کَتَم، این که میشود ستمگر بود، و گاه بین...
-
ای عشق برو مرا رهاکن، ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:06
ای عشق برو مرا رهاکن، بگذار به درد خود بسوزم کم قصد شکار جان ماکن، بگذار به درد خود بسوزم ای دیده دگر نبار ، کافیست رفتست رفیق لحظه هایم ای اشکِ من از، عقل حیاکن، بگذار به درد خود بسوزم او بی خبر از دل من و من، بی تاب نگاه مهربانش چشمم تو ، به گریه مبتلا کن، بگذار به درد خود بسوزم می بارد از آسمان من عشق، هر لحظه به...
-
ستاره ، تا سحر تو آسمونم( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:05
ستاره ، تا سحر تو آسمونم بمون ، درد دو چشمونت به جونم الهی هرشبم یلداصفت شه، که یک دم بیشتر، پیشت بمونم امیر حسین مقدم شبم تار و رخم زار و غمم یار دلم تنگه برای روز دیدار الهی ، یا بگیر این جون لاجون، و یا دلداده ام را پیش من آر امیر حسین مقدم
-
دوشعر در یک شعر( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:03
دوشعر در یک شعر ** دلم تنگ است و ساز دل بد آهنگ است و ضربا هنگ قلبم ناهماهنگ است و خون من چه بیرنگ است و افسون است و نیرنگ است و با خلق جهان ، یکسر به جنگ است و در این بین، تنها ، شکسته ، بی رمق ، خسته ، پریشان ، مست و حیران ، مسخ و بی جان ، جانم آونگ است و پا ، لنگ است و در هر گام ، صد سنگ است و افسون است و نیرنگ است...
-
بی برو برگرد که من مرده ام( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:02
ذیل این سروده تحشیه ای نوشتم که بواسطه کلام بانوی عزیز شهره توکلی، ناخواسته مبدل به غزلی دیگر شد در همان وزن ولی در قافیه متفاوت. البته در دوبند و در قالب ترجیع. کاستی هایش را عفو کنید که بداهه است عاقبت این درد مرا می کُـــــــشد بـــی برو برگـــرد مــــرا می کشد من که به آغوش تو دستم رسید فکر عقبگرد ، مرا مـــــــی...
-
منو آسمونِ چشمات، به خدا چش انتظاریم.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:00
ترانه منو آسمونِ چشمات، به خدا چش انتظاریم. اگه آسمون نباره، ما دوتا ، ابر بهاریم. ما نگامون نگرونه ، نکنه همو نبینیم. نکنه که از لب هم ، گلای بوسه نچینیم. ما چشامون پُرِ اشکه، نم نمِ بارونِ گریه س. لبامون گاهی میخنده ، پس چرا گلدونِ گریه س. چی میشد پرنده بودیم ؟ تو هوا پر میکشیدیم ؟ چی میشد به خونهی هم ، بی خبر سر...
-
می میرم از قابیل خود بابای من آدم مدد( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 11:59
آدم مدد می میرم از قابیل خود بابای من آدم مدد حوا چه رنجی میکشد ، از رنج او مُردم ، مدد قابیل تو سرمیشکست، قابیل من ویرانه دل، هابیل اگر یک بار مُرد، من روز و شب، هردَم ، مدد قابیل ها دیوانه وار ، از بخل و کین در آتشند، من عاشق و بی ادعا، فرزند هابیلم ، مدد ابلیس ملعون ، دست کین، بیرون نمود از آستین تا اینکه هم خونم...
-
بیا بخوان تو برایم ترانه ای تازه( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 11:58
شبانه ای تازه بیا بخوان تو برایم ترانه ای تازه دلم شده دلتنگ عاشقانه ای تازه بیا که پشت شکسته سخن نمی شنود، بزن مرا ، تو بزن ، تازیانه ای تازه منم که غرقه شدم در دو چشم آبی تو، عزیز دل ، کرمی کن، کرانه ای تازه نمانده ردی از احساس پاک آن دوران، به پاس خاطره رو کن ، نشانه ای تازه تمام هستی من در قمار عشقت سوخت، زِِ زلف...
-
نسیم سرد سحر ، دیده ای تو رخسارش ؟( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 11:57
نسیم سرد سحر ، هدیه زمستانی * نسیم سرد سحر ، دیده ای تو رخسارش ؟ بوز که با وزشت رخ نماید آثارش نسیم سرد سحر ، ای هوای خواب آلود ، بوز که در سرم بوزد ، شور و حال دیدارش عجب نگاه عمیقی ، به شعله میماند ببار بر سر من ، قطره قطره تکرارش بوز دراین خنکا ای هوای عطر آگین بخوان چکامه من زخمه زخمه زن ، تارش هوا چه سرد و تمنای...
-
به جرم عاشقی محرومم از عشق( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 11:56
به جرم عاشقی محرومم از عشق صنم بانو مجال ما ندارد دلم بی تاب دیدارش صد افسوس که آن دلداده حال ما ندارد امیرحسین مقدم. صبح شنبه بیست و ششم
-
مدتی هست که از دست خودم دلگیرم ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 11:55
تقدیر . مدتی هست که از دست خودم دلگیرم بی جهت نیست که از زندگی خود سیرم.* شاکی ام، هم متشاکی. بنویس ای کاتب. روزگاری است که من جمع همه تقصیرم. من که عمریست که با خلق خدا گویم راه، پس چرا خود همه بی بهره از این تدبیرم. عاشقی کردم و با عشق، امیدم میگفت، تا مگر دل بشود، دستگه تقدیرم. زین میان عشق نشد، کارگشای دل ما، هرچه...
-
ماه شب چاردهم سلام ( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:31
ماه شب چارده * ماه شب چاردهم سلام یه کمی دعا کن تو برام من که به غیر دل خوش چیزای زیادی نمیخوام . ماه شب چارده چه خبر ؟ از این روزگار بی پدر بخدا دلم تنگه برات پیش من بمون تا دم سحر . ماه شب چارده قدیما دل عاشقم یه یاری داشت یاری که رفتنی نبود یه یار موندگاری داشت . ماه شب چارده یادمه واسه دل من قصه میگفت زیر گوش من...
-
درد عشقی دارم و درمان نمــیــخـواهم دگر. ( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:29
... نمیخـواهم دگر. درد عشقی دارم و درمان نمــیــخـواهم دگر. سیرم از غم تا ابد هم نان نمــــــــــیـخـواهم دگر. میکشم دندان لق و دور می اندازمش، نان نباشدجان من ، دندان نمـــیـخـواهم دگر. بی سرو ســــــــــــامانیم هم عالمی دارد خوشم. باچنین سر، جان من ، سامان نمـــیـخـواهم دگر. داده ام فرمـــــان به دست روزگار بی...
-
آمدی آرام جانم پس چرا دیر آمدی؟ ( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:26
آمدی آرام جانم پس چرا دیر آمدی؟ صبح روشن رفتی و در شام دلگیر آمدی جای حیرت نیست گر نشناسیم قدم خمید، بی خبر چون رفتی و بی عذر و تقصیر آمدی رفتنت را نیک میدانم که تدبیر که بود، گرچه در باز آمدن ، بی رای و تدبیر آمدی اولین باری که دیدم روی زیبای تورا، نرم و رقصان همچو آهویی به نخجیر آمدی من نفهمیدم که صیادم و یا صید...
-
گل من عشق تو را دیدن و چیدن هنر است.( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:25
گل من عشق تو را دیدن و چیدن هنر است. باهمه عشوه گری ، بر تو رسیدن هنر است. هرچه هم ناز کنی ، ناز کشت باز منم. نازنین ناز تو طناز کشیدن، هنر است. دل من تنگ شد و چاره آن روی تو شد. روی تو دیدن و آن را نگزیدن ، هنر است. من غرور تو ام ای کبک خرامان ، بخــرام، سخن عشق ز حرف تو شنیدن، هنر است. نوگل تازه این باغی و من می...
-
دلت سرچشمه سیحون و جیجون( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:24
دلت سرچشمه سیحون و جیجون دو چشمونت خروش مست کارون دو ابرویت کمان عشق آرش سرشکت جلوه خون سیاوش امیر حسین مقدم زگریه چشمه ی چشم همیشه منتظرم. ببرده رونق سرعین آب افشان را ، بیا بخلوت پاک و مقدسم بانو ، ببین بساط چای رفاقت، مویز و قلیان را. امیر حسین مقدم
-
ز پروین خوشه اش چیدند، ز شیری ( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:23
در پی، 4 بیت نویافته. غزل "کُلاه کلاه سرم سامان نمی گیرد، عجب رسمی دراُفتاده کَلامم جان نمی گیرد، تو گویی جان وراُفتاده به سختی روز، شب گشت و به تلخی ماه رو پوشید، طلوع آفتاب انگار، دگر از مَنْظَر اُفتاده به چشمانمْ نَمِ اشکی نمانده، جمله افشاندم تمام فِعل های شاد، زِ بُنْ، از مصدر افتاده دراین بازار مَکّاره، سرِ...
-
ستاره قصه گوی هر شبم باش( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:22
ستاره قصه گوی هر شبم باش تو آتیشم بزن ، تاب و تبم باش سحر شد، شب تمومه، آی ستاره، طلوع بوسه ای روی لبم باش امیر حسین مقدم سحرگاه دوشنبه شانزدهم / 10 / 92 ستاره ، تا سحر تو آسمونم بمون ، درد دو چشمونت به جونم الهی هرشبم یلداصفت شه، که یک دم بیشتر، پیشت بمونم امیرحسین مقدم سحرگاه دوشنبه شانزدهم / 10 / 92
-
تو اون روز دیدار دوس داشتنی !( امیر حسین مقدم )
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:20
یه حرفی زدم محض رد گم کنی .* تو اون روز دیدار دوس داشتنی ! یه حرفی زدم تا دلت وا بشه. واسه دلبری , جا مهیا بشه. ولی تو نخواستی من و حرفمو. منو آروزی دوسم داشتنو . یه حرفی زدم تا بمونی پیشم. تو با اون نگاهت زدی آتیشم. عجب اشتباهی تو این قصه بود. دلت مث بادوم سر بسه بود . نمیدیدم اون تو چیا میگذشت. شبات با کیا و کجا...