-
تن تب دار تو امشب به من آتش افروخت. ( امیر حسین مقدم )
سهشنبه 7 اردیبهشت 1395 18:53
بداهه . ◄تن تب دار تو امشب به من آتش افروخت. آتشی داغ تراز آنچه سیاوش را سوخت. من از آن آتش جانسوز ٬ اگر سوخته ام. بخدا داغ ترش را به دل افروخته ام. دلم از هرم دلت در تب و تاب است هنوز. آتش عشق چه زیباست سراپای بسوز. دلم امشب هوس بوسه نابت کردست . میل بوسیدن چشمان خرابت کردست. لب خندان تو چون پسته خندان شده باز. پر...
-
خوب ترین شعر جهان مال تو.( امیر حسین مقدم )
سهشنبه 7 اردیبهشت 1395 18:51
خوب ترین ... بداهه خوب ترین شعر جهان مال تو. سرخوش وسر مست تر احوال تو. آمدی و با تو من عاشق شدم. بخت خوشم باش که لایق شدم. باتو دل مرده ی من زنده شد. خوب ترین ٬ دل زتو شرمنده شد. مهرتو خون شد به رگم شد روان . با تو شدم پادشه عاشقان. معنی عشق از تو به جانم رسید. بی تو به فردام ٬ نخواهم رسید. خوب ترین قصه شب های من....
-
چه پاییزی بشه امسال ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 23:50
چه پاییزی بشه امسال یه فصل لب به لب از عشق خزون سرد اما گرم پر از گرمای تب از عشق چه پاییزی بشه باتو تصور کن عزیز دل من و تو دستها تو دست من و تو با یه دونه دل چه پاییزی دارم باتو تو که از عشق لبریزی تو که معنای شعرامی برام تو ٬ شمس تبریزی چه فصلی میرسه از راه یه فصل ناز رویایی آخه میدونی مو مشکی تو امسال عاشق مایی چه...
-
آواز خوش هــــــــــــزار ، داری انگــار ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 23:49
آواز خوش هــــــــــــزار ، داری انگــار شــــــــیدایی لاله زار داری انگــــــار هر بار که بینمت ، نخستین بار است خاصیـــــــت جــــذب یار ، داری انگار. امیر حسین مقدم 5شنبه 20 شهریور 93
-
حتی به یک نظر دل ما ، با خبر نکرد. ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 23:48
◄1سکته* کن بیا ... . . ◄2«دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد » حتی به یک نظر دل ما ، با خبر نکرد. من ماندم و دلکی ، خسته و غریب. آدم شدم ، که خورده به لذت ، یکی دو سیب. هنگام رفتنش دل من نوحه می سرود. یعنی برای مرگ خودش ، راه میگشود. من مانده بودم و آغوش خالی ام. آغوش خالی ام وَ یار خیالی ام. من مانده بودم و آن یار بی...
-
پیش از این ها ، اگر مجالی بود ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:48
به بهانه نردیک شدن به پنجمین سال خاموشی پدرم ، در شبی که دلتنگی امانم را برده بود. همه عصه هایم را با کلمات در آمیختم. آنچه بعد از چند دقیقه روی سینه سپید کاغد ماند، پیشکش به هر آنکه نام بزرگ _ پــــــــــدر _ را همراه خود دارد. پدرم ... پیش از این ها ، اگر مجالی بود ، مینشستیم و قصه میخواندیم . قصه های هزار و یک شب...
-
خداحافظ ای خاطرات نجیب ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:46
بداهه خداحافظ ای خاطرات نجیب خداحافظ ای طعم زیبای سیب. خداحافظ ای آبی آسمان. خداحافظ ای خواهران غریب. خداحافظ ای جان جانانه ام. که بی یادتان بی شکفسانه ام. اگرچه که میلم فقط ماندن است. بهار آمد و من زمستانه ام. خداحافظ ای بهترین آرزو. صدای طپش های پر رنگ و بو. خداحافظ ای آرزوهای من. چرا رفتی از آرزویم ، بگو ؟ خداحافظ...
-
دلم عاشق شدن میخواهد و ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:45
بداهه ... . . . دلم عاشق شدن میخواهد و از عشق مردن ، دلم از عشق گفتن خواهد و با عشق خفتن. و در صبحی که در راهست ، دلم با بوسه معشوقه از خواب گران ، جستن. دلم از عشق گفتن را همی خواهد. زمانی ، زندگی با من مدارا مینمود و یک به یک در های بسته رو به من، وا می نمود و و قلب ویران من احیا مینمود و شوره زارانم مصفا مینمود و...
-
آن دوست که پیمان سر پیمان می بست ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:43
آن دوست که پیمان سر پیمان می بست خود غافل از آن که عهد که ارزان می بست. د ر فکر سیاه او نمی آمد باز هر عهد که بستی چو. یکی جان می بست امیر حسین مقدم ای ساغر لاله گون مینو آثار ای باور وا ژگون مردم آزار برخیز و بیا ساغر ما خالی ماند پر کن زشراب ناب عناب انوار امیر حسین مقدم مردان زمانه جمله نامرد شدند بر زخم رفیقشان...
-
شاعر تر از این شاعر خسته ندیدی ؟( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:43
بداهه شاعر تر از این شاعر خسته ندیدی ؟ مجنون تر از لیلای دلبسته ندیدی ؟ شاعر شدم تا نغمه پردازم شب و روز از عمق جانم نغمه های آتش افروز جانم مرا در شاعری از خود رها کرد خود را فدای تک تک این واژه ها کرد من شعر را در روح خود بیدار کردم باشعر خود جان و دلم ، تب دار کردم شاعر شدم تا واژه از معنا دراید سر جهان آفرینش را...
-
شنیده ام که غزل گفته ای شب پیش ؟ ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:41
بداهه شنیده ام که غزل گفته ای شب پیش ؟ پس ازغزل کمکی خفته ای شب پیش ؟ شنیده ام که غزل یار هرشبت گشته شنیده ام که غزل داروی تبت گشته . شنیده ای که برایت ترانه ای گفتم ؟ برای همدم شبها شبانه ای گفتم ؟ نگو نگو که غلط من شنیده ام بانو کسی نبودذو فقط من شنیده ام بانو غزل خودش به تو نزدیک شد صدایت کرد خودش به شخصه تو را غرق...
-
خستگی هایت برای من تو باور کن عزیز.( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:40
بداهه خستگی هایت برای من تو باور کن عزیز. خستگی های خودت را جمله پرپرکن عزیز نیست لازم جان من ، مرسی و ممنونم ، نگو لایق صد شعر نابی ، شعرم از بر کن عزیز. تا که در یادم می آیی ، واژه ها گل میکند. شعر هایم مال تو ، یک جا تو بر سرکن عزیز تو خودت شعری ، عزل بانو ، مکن دوری ز شعر شک نکن در حرف من ، دل را تو داور کن عزیز...
-
سلام از ماست ای ماه شب افروز( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:37
دو مثنوی بداهه ..... 1 / سلام از ماست ای ماه شب افروز سلامت میکنم هر لحظه در روز سلامی از درون سینه خویش سلامی کامل و بی کم و یا بیش بیا تا قصه ها گویم برایت چه آورده به سر ، تا ماجرایت بیا و شام امشب پیش من باش خوراکی مختصر ، از لپه و ماش به جان تو دلم بس تنگ گشته ببین این فاصله فرسنگ گشته تویی معنای شور انگیز احساس...
-
سلام ای آسمان بی نهایت ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:36
سلام ای آسمان بی نهایت اجازه ؟ من ببوسم روی ماهت؟ سلام ای غنچه بشکفته باغ سلام ای بهترین مکتوب اوراق سلامت میکنم هر لحظه هر روز دلم تنگست ای ماه شب افروز بیا با من بمان تا جان بگیرم تورا در جان سرگردان بگیرم مگر باتو بیابم راحت جان بله با تو , فقط تو , جان جانان فقط وقتی تو باشی قصه زیباست جزاین دیگر دلم چیزی نمیخواست...
-
این آسمــــان آبی ما نیست( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:33
کو آسمانم ؟ این آسمــــان آبی ما نیست. از آن دگـــر باران نمی بارد. بابا ببـــارانم تو جانم ده ، بعد از تو دیگر جان نمی بارد. ... بابا نه نـــانی مانده نه آبی. جز قطره های اشک و خون من. دکتر هم از این نامه مجنون شد ، از خنده های این جنون من. ... این آسمان چندیست خشکیده ، دیگر نـــمی باراندم بر سر . باید ســـوار باد ،...
-
برو ای سرو روان جان تو و هستی من.( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:32
بداهه برو ای سرو روان جان تو و هستی من. برو ای ناب ترین علت سر مستی من برو ، اما نرو از طالع من ، صبح سحر. تو به هرجا که روی روح مرا نیز ببر. .امیر حسین مقدم چهارشنبه آخرای خرداد 93 . نسیم صبح سحر میرود زخانه ما . نمانده غیر شمیمش ، ردی به لانه ما. ترنم خنکش نیست ، پس کجارفته ؟ ببین چگونه شدم من ، به آشیانه ما. امیر...
-
چلیپا زلف آزاد و رها، افتاد ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:31
« ستایش میکنم عشق تورا، افتاد؟ » چلیپا زلف آزاد و رها، افتاد ؟ نگاهت میکنم ، یعنی که برگرد. صدایت میکنم با خنده ها ، افتاد؟ دعایت میکنم , هر لحظه هر دم ، اجابت تاکند شاید خدا ، افتاد؟ رهایت میکنم از قلبم اما، نمی خواهد تورا یکدم رها ، افتاد؟ عجب چشمی نمیدانم کجاییست؟ گمانم باشد از اهل صفا ، افتاد؟ من از نوشیدن چشم تو...
-
شرمنده این مهر مهینم به خدا ( امیر حسین مقدم )
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:29
بداهه شرمنده این مهر مهینم به خدا دندانه شرمنده و شینم به خدا ای کاش شود مجال دیدار شما تا عرضه کنم که کمترینم به خدا امیر حسین مقدم
-
دلم شیراز میخواهد کمی تا قسمتی عاشق.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 13:00
دلم شیراز میخواهد ... دلم شیراز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق دو چشم ناز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق دلم تنگ دلت گشته نمیدانی دلم چندیست دلی دلباز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق عجب ابرو کمان داری ، دلم با تیر آن ابرو شکاری باز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق صدای شانه بر مویت ، طنین ساز فارابی است دلم آن ساز میخواهد ، کمی تا...
-
نازنینان ، متشکرم که یادم کردید. ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:49
نازنینان ، متشکرم که یادم کردید. و از این یاد ، بدانید که شادم کردید. شادم از مهر شما مهر شما ماندنی است. مندرج در کلماتی ، بخدا خواندنی است. کلماتی است همه سبز تر از فصل بهار، مست و دیوانه تر از پیچ و خم گیسوی یار. یار من مهر شما ، مهر شما یار من است. مهر مانای شما دلبر و دلدار من است. سی و شش سال گذشت از متولد شدنم....
-
آهای خورشید خانوم، چشماتو واکن، ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:47
خورشید خانوم آهای خورشید خانوم، چشماتو واکن، ببین ابری نمونده، خوب نگا کن. تموم غنچه ها چشم انتظارن، پرستوها پی گل بی قرارن تویی تنها رفیق سنگ خاره، تویی خورشید خانوم تنها ستاره ندیدی کوچ اون مرغای عاشق یا حتی رستن سرخ شقایق ندیدی عاشقارو، بی قرارن از عمق شب، همش فکر کرارن بیا خورشید خانوم همراه ماباش بیا همسایه تو...
-
من از سکوت آسمان، شنو چه ها شنیده ام.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:45
من از سکوت آسمان، شنو چه ها شنیده ام نگر که در نهایتش، چه طرح ها کشیده ام ببین چگونه خفته ام، زلای لای نرم شب زشوق آن ستاره ها به آسمان رسیده ام صدای ماه میرسد به گوش من ترانه وار به آن فسانه تا رسم، ترانه آفرید ام چگونه گریه سر کنم، در آن زمان که اشک نیست سفر کجا برم کنون، که آب هست و مشک نیست چگونه گویم از دلی که...
-
کوچه ها همه رها از نگاه آسمان ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:44
کوچه ها همه رها از نگاه آسمان رویشان نمی چکید، اشک و آه آسمان وقت شب دگر نبود، هیچ اثر ز ماهتاب، پس چه شد خط افق ، در پگاه آسمان. هیچ از آن چه بود، نیست، از شراره بشر رنگ زندگی نماند، دل به خواه آسمان. شب شده چو روز و روز، همچو شب سیاه و تار زندگی بهانه شد، بهر شب وَ روز، کار از محبت و وفا یک ترانه دم مزن بس که خنده...
-
چشمان او به نظر مثل چشمه بود.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:41
داستان یک عشق « سروده ترکیبی : غزل ، مثنوی ، چهارپاره » چشمان او به نظر مثل چشمه بود لبریز عشق و لبالب ، کرشمه بود رنگش چو آسمان سحرگاه نوبهار آبی تر از تمام غزل های این دیار میشد درون نگاهش ، سفر کنی بر دشت و کوه و جنگل و دریا نظر کنی می شد برای دیدن ماه ده و چهار، هر شب به روی بام نگاهش گذر کنی حتی برای تجربه ی یک...
-
سلام ای دوستان مهربانم.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:37
بداهه اندر حکایت کارگاه شعر و ترانه گروه آبادی شعر. سلام ای دوستان مهربانم. عزیزانم ، رفیقانم ، کسانم ببخشیدم اگر تاخیر دارم عزیزان، عذر ِ برتقصیر دارم دلم را داده ام در وادی شعر شدم همراه ِ این آبادی شعر کمی گفتم زِ آنچه گفت استاد خدارا شکر این نعمت به من داد سخن گفتم فراوان از قوانین به سبک پادشاهان و سلاطین عروض...
-
سلام ، باتو ام ای آشنای دیرینم ( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:35
همقبیله تنها سلام ، باتو ام ای آشنای دیرینم. تویی که یکسره از مهر قصه میگویی سلام میکنم و میروم ، نمیدانم، در این خرابه نفرین شده چه میجویی آهای باتوام ، ای از تبار آزادی تویی که یکسره حرفت محبت و مهراست تویی که از سرودن گل، ترانه می سازی، بگو چرا به دلت گل همیشه پژمردست آهای باتو ام ای همقبیله تنها، تویی که بی جهت از...
-
دلم میل پریدن دارد اما( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:34
باید بروم .... دلم میل پریدن دارد اما به غیر بام تو جایی بلد نیست. قبولم کن مرا در امتحانت شبی گفتی تو با این دل ، که رد نیست. . نمیخواهم بمانم دیگر اینحا صدایم میکند دریا گمانم. نشانم میدهد عکس شبی را ، که تو مهتاب و من رنگین کمانم. . پس از هرموج روی ماسه هایش خطوطی میکشد چون ابروی تو. شبیه خنده هایت گرم و شیرین همین...
-
من درخت سوتی ام ! سوتی دهم شش ماه سال.( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:33
سوتی ...! من درخت سوتی ام ! سوتی دهم شش ماه سال. گاف های بی صدا ، یا گاه ، هم ، پر قیل و قال. گاه هنگام امور ساده و آسان و سهل ، یا زمانی وقت انجــام امـورات محـال. من درخت سوتی ام بارم فقط یک دسته گل. میدهم بر آب آن را ، گه کدر ، گاهی زلال. شاخه هایم سوتکی ، با میوه هایی سوت و شوت ! بهترین سوتی که دیدی ! مثل نارنج...
-
بیت بیت این غزل به خاطر توست ،( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:32
بیست و یک بیت بیت این غزل به خاطر توست ، تو که پایان خستگی هامی . لحظه ختم منتظر ماندن، اوج رویای بچه گی هامی. ... بیت نه که واژه ، واژه توست. واژه هایی شبیه خنده ی تو. کلماتی شکفته از نگهت. برگ آسی که شد برنده تو. ... ـ با تو بازی نمیکنم دیگر ـ این فقط حرف این دقایق ماست. یک دوساعت که بگذرد ، از نو ، عاشقی هم دوباره...
-
در کنار ائل گولی یک بوســــه دنباله دار ،( امیر حسین مقدم )
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 12:31
در کنار ائل گولی یک بوســــه دنباله دار ، از لب عنابی یاری و دمســــــــــازی کهن با نسیم نوبهاری ، باد تا همــــراهی کنیم ، از فراز کوهســـــــاران سوی پروازی کهن سر آن چشمــــــان عاشق کش که داری ، کس نگفت همچنان در ســـــــــینه مانده ، همچنان رازی کهن هرچه کردم تا مگــــــــر صیدت کنم آهو مثال ، خود شدم صــیدت که...