کاشکی میشد برای تو غزلسازی کنم
دلبری از نوع ناب ناب شیرازی کنم
کاشکی هر روز هنگام طلوع آفتاب
لحظه بیداریم را با لبت بازی کنم
خیره در چشمان زیبای تو کاش
زیرلب باشعرهایم خوش آوازی کنم
چنگ گیسوهای تو ای کاش تا ، تارم شود
ادعای پنجه استاد "شهنازی" کنم
کاشکی تا لایق اسرار پنهانت شوم
افتخار همدلی دعوی همرازی کنم
میشد از تقلید چشمان خمارو مست تو
اندکی هم من برایت ناز و طنازی کنم
ازکنار شیخ سعدی تا جوار حافظم
جرعه جرعه می درون ساغراندازی کنم
امیرحسین مقدم
14 دی 1394