اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

برمن نسیم عشق، وزیدن گرفت باز( امیر حسین مقدم )

 

نسیم عشق 

برمن نسیم عشق، وزیدن گرفت باز
دل شد پرنده، پریدن گرفت باز

یک قلب خفته داشتم درون سینه‌ام،
ازدرکِ روی تو، تپیدن گرفت باز

آهسته تر نسیم سحرگاه، درنگ کن
تاپای خسته ام به تو رسیدن گرفت باز

ابروی چون کمان تو تیری به قلب من نشاند
بهر برون کشیدنش، همه سینه دریدن گرفت باز

یادش بخیر، چشم تو آهوی مست بود
بامن بگو، ز چه از دیدنم رمیدن گرفت باز

در ماه مهر ز پس برگ ریزِ باد
باغ خزان زده ام، شِکُفیدن گرفت باز

آهسته ای نسیم ز کویم گذر مکن،
برمن بوز، که شوق وزیدن گرفت باز

 

امیر حسین مقدم

1382

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.