اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

باز بهار آمده، بوی بهارش چه شد؟( امیر حسین مقدم )

بهار

باز بهار آمده، بوی بهارش چه شد؟
در دل فیروزه ایش، مِهر نگارش چه شد؟

میکده ویران شده، پیر خَرابات کو؟
ساقیُ و سروُ و سبو، ساغر و سازش چه شد؟

سرو سَهی، قد خمید. ساغرِ ساقی شکست
سیم برید از سه تار، بانگ هَزارش چه شد؟

باغ پُر از زاغ شد. بلبلِ بیدلْ بِنالْ
گل زِ فراقت تکید، برگ و کُلالش چه شد؟

والی پر مدّعا، خلق به چاه افکند
وادی مصرم کجاست؟ نام و نشانش چه شد؟

عشق ندارد دگر، هیچ نشانی ز عشق
آن همه شور و شَرَر، عِزُّ و وقارش چه شد؟

شب پَره، پَر وا نکرد، عزم ثُریّا نکرد 
همدم پروانه سوخت. اشکِ گُدازش چه شد؟

برّه کجا می چَرَد؟ زیر تَجیر است گُل؟
قرقره کو؟ چرخ کو؟ نغمه چاهش چه شد؟

نیست دگر یار من، در پیِ من، وایِ من
زلف سیه، قدِ سَرو، چشم سیاهش چه شد؟

 

 

امیرحسین مقدم

اسفند 1389

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.