اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

نفیری بر نمی‌آید زِ نِی، بی یاد نام تو ( امیر حسین مقدم )

 

آیا هنوز هم قداستی برای کلمه عشق مانده؟
عشق مریم


نفیری بر نمی‌آید زِ نِی، بی یاد نام تو  
تویی مریم، تویی عذرا، مقدس باد نام تو

قدم بگذار بر دیده که گردد سرمه ام، گردت،  
چه کردی با منِ بی دل، که محتاجم به گام تو

عطش دارم رفیقانم، مرا دریا کفایت نیست،  
فقط یک بوسه از لعلت، منم مخمور جامِ تو

نصایح ناصحان گفتند، که جانا ترکِ مستی کن 
چگونه ترک می گویم که هستم مست کامِ تو

میان آتش عشقت، نمیدانم چه بر من رفت؟ 
چه شد تا این منِ پخته، شدم امروز، خامِ تو

چنان مستم، چنان مستم، زآوایی که در قلبم،  
طنین افکنده بیرون نیست، آوای سلامِ تو

نبودم این چنین هرگز، اسیرِ هیچ معشوقی، 
چه کردی با منِ وحشی، که گشتم رام، رامِ تو

چو عَنقا پر گشا بودم، همه آزاده از هر بند 
نبود آزادی آن پرواز، که آزادم به دامِ تو

اگر ققنوس هم باشم، دگر آتش مقامم نیست 
شدم اینک کبوتر بچه ای مجذوبِ بامِ تو

به مهرت مهرگان بانو، به عیسایت مقدس مام
ببخشایم ، دچارم من، به مِهرِ با مرامِ تو

 

 

امیرحسین مقدم
سوم بهمن 1386
 بازنویسی 6/10 91

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.