رنگ رخسار تو از سرخی خون دل ماست
حاصل جمع تو و عشق و جنون دل ماست
روی همچون گل تو ساخته کار دل من
مانده ام راست بود، یا ز فسون دل ماست
برق چشمان تو آتش به دل زارم زد
گو خموشم مکن این سوزِ درون دل ماست
عکس رخسار تو در جان و دلم شکل گرفت
این همه از قِبَلِ آیینه گون دل ماست
با تو از جمله جهان فارغم و جمع تویی
زلف افشان تو ای عشق، قشون دل ماست
امیر حسین مقدم
18 / آبان / 92