اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

مات آن چشمان مست و آبیم( امیر حسین مقدم )

بداهه

 

◄« در بلا هم میچشم لذات او »
« مات اویم ، مات اویم ، مات او »*►

مات آن چشمان مست و آبیم
مات آن لب، آن لب عنابیم

در پی زلف طلایی رنگ او ،
میکنم هرلحظه من آهنگ او

ساغری از جام چشمش پر شده
چون صدف از هیچ، پر از دُر شده

میزنم جام می چشمان او
می شوم مست از شراب جان او

مست گشتم باز هشیارم کنید
مفتخر بر وصل و دیدارم کنید

در بلا دیدار او عین صفاست
هر بلایی در کنار او شفاست

در بلا چون یاد او همراه ماست
تشنگانیم و بلایش چاه ماست

من نمیخواهم خوشی بی روی او
من گدایم . من گدای کوی او

 

 


 امیر حسین مقدم
27 / 10 / 92

◄* بیت اول از حضرت مولاناست.

◄« در بلا هم میچشم لذات او »
« مات اویم ، مات اویم ، مات او »►

بداهه ای پس از خواندن کلام مولانا.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.