آدم مدد
می میرم از قابیل خود بابای من آدم مدد
حوا چه رنجی میکشد ، از رنج او مُردم ، مدد
قابیل تو سرمیشکست، قابیل من ویرانه دل،
هابیل اگر یک بار مُرد، من روز و شب، هردَم ، مدد
قابیل ها دیوانه وار ، از بخل و کین در آتشند،
من عاشق و بی ادعا، فرزند هابیلم ، مدد
ابلیس ملعون ، دست کین، بیرون نمود از آستین
تا اینکه هم خونم کند، سدِّ سرِراهم ، مدد
بابای من ، آدم ، چرا رفتی مرا کردی رها ،
دیگر ندارم تابِ اینْ ، بی حُرمتی هایم ، مَدد
بشکست تندیس دلم، اما در این بشکسته ها،
مهرش نهان کردم ، اگر خواهد برافشانم ، مدد
امیر حسین مقدم
25 / 12 /91