اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

سلام از ماست ای ماه شب افروز( امیر حسین مقدم )

 

دو مثنوی بداهه .....
1 /
سلام از ماست ای ماه شب افروز
سلامت میکنم هر لحظه در روز
سلامی از درون سینه خویش 
سلامی کامل و بی کم و یا بیش
بیا تا قصه ها گویم برایت 
چه آورده به سر ، تا ماجرایت
بیا و شام امشب پیش من باش
خوراکی مختصر ، از لپه و ماش
به جان تو دلم بس تنگ گشته
ببین این فاصله فرسنگ گشته
تویی معنای شور انگیز احساس 
تو عطر ناب گلهایی ، گل یاس
گل یاس سپید رازقی ، تو 
تمام شور و حال عاشقی ، تو
نسیم صبحگاهی زنده از توست
کبوتر های چاهی ، زنده از توست
تو را در تنگ ماهی دیده بودم 
تو درا در کوره راهی دیده بودم
تو معنای قشنگ یک حضوری
تو نزدیکی به من ، هرچند دوری
تو را من در خیالم ، می پرستم 
من از تکرار نامت ، مست مستم
تو آغازی ، تو پایانی ، میانی .
تو حسن دختران بامیانی
تو را در هر نتی تکرار کردم 
ببین با عشق تو پیکار کردم
در این پیکار ، عشقت ، چیره گشته 
ببین ، شب ، روز و روزم تیره گشته


امیرحسین مقدم
6 / 5 / 93

2/
تو اون چشمات چه رازی کردی پنهون؟
که اینجوری شدم من مست و حیرون.
نمیدونم که از جونم چی میخواد ؟ 
گمونم جون لاجونم رو میخواد.
خدا میدونه تردیدی ندارم.
سرو جون می دهم در راه یارم.
برای یک نگاه از اون دو تا چشم.
همه هستیمو میدم ای خدا, چشم.
ازاون چشمات ببین دریا میباره.
دلم خونه از عشق نیمه کاره.
بیا معشوق رویاهای عاشق.
بیا زیبایی دشت شقایق.
بیا باور کن این دیونه با توست 
خماره باده وپیمونه با توست.

 

امیرحسین مقدم
7 / 5 / 93

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.