بداهه
.
◄تن تب دار تو امشب به من آتش افروخت.
آتشی داغ تراز آنچه سیاوش را سوخت.
من از آن آتش جانسوز ٬ اگر سوخته ام.
بخدا داغ ترش را به دل افروخته ام.
دلم از هرم دلت در تب و تاب است هنوز.
آتش عشق چه زیباست سراپای بسوز.
دلم امشب هوس بوسه نابت کردست .
میل بوسیدن چشمان خرابت کردست.
لب خندان تو چون پسته خندان شده باز.
پر زشیرینی و آکنده شد از عشوه و ناز.
تو اگر اخم کنی باز برایم زیباست .
اخمت ای بانوی زیبارخ من ٬ عین صفاست.
از کجا آمده ای در وسط زندگیم .
من کرا شکر کنم بابت این بندگیم.
تو بگو این همه مهر از که فرا بگرفتی .
این همه لطف و صفا را ز کجا بگرفتی.
بخدا عاشق هر تار ز موی تو شدم .
در امیری چو گدای سر کوی تو شدم.
امیرحسین مقدم .
13 شهریور
◄تن تب دار من امشب ز نگاهت رام است ....
فاطیما خاتمی