اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

تن تب دار تو امشب به من آتش افروخت. ( امیر حسین مقدم )


بداهه

.
◄تن تب دار تو امشب به من آتش افروخت. 
آتشی داغ تراز آنچه سیاوش را سوخت.

من از آن آتش جانسوز ٬ اگر سوخته ام.
بخدا داغ ترش را به دل افروخته ام.

دلم از هرم دلت در تب و تاب است هنوز.
آتش عشق چه زیباست سراپای بسوز.

دلم امشب هوس بوسه نابت کردست .
میل بوسیدن چشمان خرابت کردست.

لب خندان تو چون پسته خندان شده باز.
پر زشیرینی و آکنده شد از عشوه و ناز.

تو اگر اخم کنی باز برایم زیباست .
اخمت ای بانوی زیبارخ من ٬ عین صفاست.

از کجا آمده ای در وسط زندگیم .
من کرا شکر کنم بابت این بندگیم.

تو بگو این همه مهر از که فرا بگرفتی .
این همه لطف و صفا را ز کجا بگرفتی.

بخدا عاشق هر تار ز موی تو شدم .
در امیری چو گدای سر کوی تو شدم.


امیرحسین مقدم .
13 شهریور

◄تن تب دار من امشب ز نگاهت رام است .... 

فاطیما خاتمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.