اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

هرکس که خطوط چشم و ابرویت دید( امیر حسین مقدم )


ترکیب بند بر وزن رباعی

( مستفعل مستفعل مستفعل فع )

**

هرکس که خطوط چشم و ابرویت دید
یاجلوه ای از جمال گیسویت دید
هرچشم که برچشم تو چشمی انداخت
یک پرده ز خط و خال نیکویت دید
هردل که به دلداگیت نائل گشت 
یک نقش ز نقش توی در تویت دید
هر پای که عزم دیدن رویت داشت
برخود اثری ز تربت کویت دید
هر شعر که در وصف تو پرداخته شد
شرمنده شد و رخ غزلگویت دید
حتی بخدا گمان کنم آن بالا 
مهتاب هم از دمی مهِ رویت دید
غیرازتو دگر فکر به فردا نکند
جز بوسه به سیب تو تمنا نکند.
غیر از تو دلم به سمت دلدار نشد
در دام نگاه کس گرفتار نشد
هرچند که غیر از تو غزل بسیار است 
با هیچ غزالی غزلم یار نشد
در لرزه بم ترین لرزان هاهم
در ارگ دلی دل من آوار نشد
با شرط وجود تو وجودی هرگز
در منظر چشم من پدیدار نشد
هر ثانیه ای که بی وجودت بگذشت
در دفتر عمر من نمودار نشد

تنها نه من آنکه جای من هم باشد
جز تو طلبی دگر، طلبکار نشد
القصه به قول سایه ای عشق 
از توست همه گلایه ای عشق

 


امیرحسین مقدم
۴/ دی / ۱۳۹۳

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.