اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

صحبت از عشق که شد ، امنیه ها ناامنند( امیر حسین مقدم )


ناامنند ...

صحبت از عشق که شد ◄، امنیه ها ناامنند
لحظه هر لحظه همه ثانیه ها نا امنند

اگر از حال دلت با خبری عاشق شو
ورنه از دولتیش ، فرضیه ها ناامنند

هیچ کس نیست نجاتت بدهد ، از معشوق
وقت دلدادگیت ، ناجیه ها ناامنند

سیل می آید و باخود همه را خواهد برد
از سر عشق دگر ، تخلیه ها ناامنند

گرچه میبینی و چشمان تو بیناست ، ولی
در دل و دولت دل ، قرنیه ها ناامنند

این همه شور و شرر جان دلم، بابت چیست ؟
در بساط دل و دل ، نظمیه ها ناامنند

دلت از حاشیه امن زمان دور مباد
گرچه عاشق که شدی ، حاشیه ها ناامنند

یک زمانی غزل از عشق حکایت میکرد
مدتی شد که دگر ، قافیه ها ناامنند


امیرحسین مقدم 
25.1.94

◄امنیه: مامور حفظ امنیت

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.