اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

چشمهای تو انگار ماوراء انسانیست ( امیر حسین مقدم )

باتو ...
چشمهای تو انگار ماوراء انسانیست
مثل آب و آیینه ، قرص ِ ماه ِ پنهانیست

مات صورتت هستم ، آدم اینقدر زیبا ؟
خانه ات گمان دارم ، آسمان فوقانیست

آسمان فوقانی ، خانه ی پریزاد است
پس برای این علت ، چهره تو روحانیست

روزگار شاعرها، خود بخود پریشان است
وای ِ من اگر باشی ، آخر پریشانیست

هرکسی در این دنیا ، یک تخصصی دارد 
مال من برای تو ، روز و شب غزلخوانیست

میشود خدا باشی ؟ تا شوم مسلمانت ؟
تا خدای من باشی ، شیوه ام مسلمانیست

پاره کن بلوزم را ، نازنین زلیخایم 
بی خیال پوتیفار ، یوسفت که زندانیست

گیسوان زرینت ، سیم زرد تنبوراست
باد و پیچش گیسوت ، منتهای حیرانیست

تا کنار تو هستم ، از شراب تو مستم 
مستی دو چشمانت ، دُرد ِ ناب ِ شاهانیست

با تو حال من خوب است ، باتو حال من عالیست
بگذر ار بداخلاقم ، اخم و تَخم من ، آنیست

وعده های دیدارت ، در حساب عمرم نیست 
آرزوی هر روزم ، بوسه های پنهانیست

لحظه های دور از تو ، گیج و گـــُـــنگ و کشدار است
باتو سال من لحظه ، بی تو لحظه طولانیست

ای مخاطب عاشق ، ول کن عاشقی هارا 
با تمام خوبیهاش ، آخرش پشیمانیست

 


امیرحسین مقدم

‬5 . خرداد . 94

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.