اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

اینجا برای قصه شدن ماجرا کم است ( امیر حسین مقدم )

 

جهنم است ....

اینجا برای قصه شدن ماجرا کم است
بین غریبه ها ، نفس آشنا کم است

بی تابم ازنبودنت ای بودنت بهار
اصلا بدون تو اینجا ، هوا کم است

تبریک عید ، از چه برایم نوشته ای 
تا بوی عیدی از نَـفَس عید ما کم است

لبریز رفتنم من و پایم نمیرود 
وقتی که جایزه یعنی شما کم است

من معرفت ندیده ام از دست خود ولی
در وصف تو صفت بی وفا کم است

فریاد میزنم که کجا رفته ای بگو
هی طعنه میزنی که چه ؟ آخر صدا کم است

هرگز به خط آخر این قصه میرسیم ؟
خطی که آخرش از ابـتـدا کم است

در آسمان اثری از خدا نماند 
آخر در این زمانه اثر از خدا کم است

دیگر شبیه قول و غزل نیست ، شعر من 
وقتی که نام تو در واژه ها کم است


‫‏امیرحسین مقدم‬
11 . آبان . 94

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.