اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

چشمان تو ماه ده چهار است( امیر حسین مقدم )

 

عادت عشق ...

چشمان تو ماه ده چهار است
مهتابی لیله النهار است

خورشید ، جرقه شب تو
سوزانده مرا تاب و تب تو

لب های تو رنگ ارغوانی است 
شیرینی ناب زعفرانی است

یک چاله میان چانه تو 
عشق است مرا بهانه تو

من تشنه لبم مرا امان ده 
یک بوسه ی از آتش لبان ده

یک بوسه بده لبالب از شور
از غنچه سرخ مست و مستور

یک بوسه بده ، عطش مراکشت
در حسرت آن لب شما ، کشت

یک بوسه بده که بیقرارم 
عمری است که غرق انتظارم

یک بوسه بده الهه عشق 
من ، تو شده ام به ناله عشق

یک بوسه برای یادگاری
ای ماه تمام ده چهاری

یک بوسه بده عزیز جانم
دور از تو ببین چه ناتوانم

یک بوسه برای شام آخر
یک بوسه فقط ، به جان مادر

ای عشق ، کمی نظر به ما کن 
رحمی به غریب قصه ها کن

من قصه ای از دلم سرودم 
با دارو ندار و تار و پودم

من قصه ناشنیده عشق
اشکی که چکد ز دیده عشق

بی بال و پرم حضرت معشوق
دردت به سرم حضرت معشوق

من طاقت دوری ات ندارم
تسکین صبوری ات ندارم

من زخمی چشم زخمم آخر
من خشمی تیغ خشمم آخر

این زخم ، شفا بگیرد از تو
هم خشم به جا بمیرد از تو

من منتظرم ، طلوع تب باش
امشب همه لب به لب رطب باش

شهدابه چکانده نخل لبهات
شیرینی نوچ شام و شبهات

بیمارم و نسخه در لب توست
میسوزم و آتش از تب توست

یک بوسه بده برای بیمار
بیمار توام ، دوای بیمار

یک بوسه پراز حرارت عشق
یک بوسه به رسم و عادت عشق...

 

‫‏امیرحسین مقدم‬
25. آذر. 94

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.