اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

امان از این سخن از شعرهای تکراری ( امیر حسین مقدم )


امان از این سخن از شعرهای تکراری 
امان ازاین همه دیوانگی ، خودآزاری

امان از این حرکات مشابه مجنون
امان زرسم پر از سم قهوه قاجاری

امان از این همه شهوت امان از این همه آز
امان ازاین جملات شبیه دلداری

امان امان بخدا ، صد امان از این بیداد
از ازدحام تملق ، رسوم درباری

امان از این همه گردش به گرد کعبه خود
شبیه دایره محصول خط پرگاری

دو سال خدمت سربازیم شده صد سال 
نرو ، نمان ، چه کنم با بساط اجباری

تمام ساعت اخبار ، صرف کشتن شد
به این بهانه که تو از قشون کفاری

ببین شبیه شپش گشته بس که ناپاک است 
همان که میکشد انسان فقط به پنداری

که ظاهرا تو فلان و تو نیز بهمانی 
به جرم اینکه فلانی ، بدان که بر داری

امان امان بخدا ، از جهالت این قوم
که کشته صد نفر عاقل جنون کفتاری

نمیرسد کمکی ، کم کمک زمان وداع
رسیده پس چه شد این قول و عهد همکاری

امان امان به خدا هم نمیرسد فریاد
درآن زمان که تو محبوس چاردیواری

خلاصه در عجبم من از این همه بیداد
امان ز رسم پر از سم قهوه قاجاری


‫‏امیرحسین مقدم‬ 
چهارشنبه 27. آبان . 94