اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

ای یار تو از سوزش آرایه چه نالی ( امیر حسین مقدم )

 

ای یار تو از سوزش آرایه چه نالی 
امروز جکر از دم استاد بسوزد

استاد که جوینده دلهای جوان است
مارا به نظر بازی و بیداد بسوزد

آرایه اگر رفت بگو رو به سلامت
بی وزن و قوافی , دل ناشاد بسوزد

رفتم من دلخسته پریروز به نابی
دیدم که دل هرزه استاد بسوزد

تقصیر و هوس بازی خود را به منش داد
افسوس , غزل در کف شیاد بسوزد

حالا تو بگو رفته زکف صنغت ایهام
این اهل قبیله شده ناشاد بسوزد ......

 

 

امیر حسین مقدم  "هم قبیله 

صبح 5شنبه 21 / 6 / 92