اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

دلم از دست زر زلف تو زاراست هنوز( امیر حسین مقدم )

دلم از دست زر زلف تو زاراست هنوز
زلف زرین توام دارو نداراست هنوز

رنگ رخسار من و زلفت عجب همرنگ است
گرچه پاییزم و گیسوت بهار است هنوز

این چه دامی است که در چشم تو جاخوش کرده
این همه کشته و در فکر شکار است هنوز

من که از برق نگاه تو کفن پوساندم
پس چرا پیکر من بر سر دار است هنوز

مهر دلداده گی ات نقشه پیشانی ماست
مهرتان مهر که نه ، مهره مار است هنوز

گرچه صدبار دل و دین به دلت باخته ام
دل دیوانه من فکر قمار است هنوز

بختم ار موکب شاهی بدهد، پس بزنم
که دلم در پی آن یکه سوار است هنوز

بجز از نقش تو در لوح دلم نقشی نیست
نقش من نقشه آن نقش و نگار است هنوز

عاقبت من بکف آرم دل شیدای تورا
گرچه هرلحظه دلت، پا به فرار است هنوز

 

امیرحسین_مقدم
12خرداد94