اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

دلم تنگ و دلم تنگ و دلش سنگ.( امیر حسین مقدم )


دل و دل

دلم تنگ و دلم تنگ و دلش سنگ.
دلش صد ساله داره با دلم جنگ.

دلم آواره پس کوچه ها شد.
دلش پنهان شود, هردم به یک رنگ.

دلم چون قلب آهویی شکسته,
که طفلش را پلنگی برده از چنگ.

دلم لرزان , دلم حیران , دلم خون,
دلم از سوز عشقش گشته آونگ.

دلش سنگ و دلم تنگ و دلش سنگ,
دلم , دیوانه سویش کرده آهنگ.

دلم تنگ و دلش چاقوی خون ریز,
دلش نامهربون, ناخونده فرهنگ.

دلم با زهرخندی منتظر ماند,
دلش ابرو گره زد, چین به آژنگ.

دلم با افتخار از او کند یاد,
دلش ما را شمارد , لکه ای ننگ.

دلش زهر هلاهل, تلخ افیون.
دلم شیرینی و قطاب و بالنگ.

دلم دیوانه شد از معنی عشق,
دلش هشیار تر گشت و دلم منگ.

دلم تنگ و دلم تنگ و دلش سنگ.
دلش صد ساله داره با دلم جنگ.

 

 امیر حسین مقدم  " همقبیله 

 17 / 7 / 92