اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

شب است و شب شراب را ، ( امیر حسین مقدم )

 

شب است و شب شراب را ،
به من اشاره میکند

و ماه تا سپیده گاه ،
مرا نظاره میکند

شب است و شور عشق تو ،
تمام آرزوی من 

شب است و بغض رفتنت ،
شکسته در گلوی من . ....

 

 امیر حسین مقدم 

*

کاش میشد بار سفر بست و گذشت ،
از تموم عشقای یک طرفه

اونکه میگف دل به دل راه داره ،
دیونس ، بی خبره ، بی هدفه

آی مسافر نکنه عاشق بشی ،
نیگا کن حال منو درس بگیر

منو با خودت ببر هرجا میری ،
هرجاشد ، جنگل و دریا یا کویر

 

 امیر حسین مقدم 

*
بیا به صرف دوتا قهوه پیش هم باشیم
بیا که دشمن سرسخت درد و غم باشیم

من و تو تشنه عشقیم هردو بی تردید
بیا دراین لب خشکیده ، همچو نم باشیم

همیشه محترمند عاشق و معشوق
چه میشود که به تاریخ ، محترم باشیم

 

 امیر حسین مقدم