اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

ماییم و به دل هوای گفتار،( امیر حسین مقدم )


ماصابر دَرد های خویشیم

**

ماییم و به دل هوای گفتار،
ماییم  و بساط بی خریدار.

ماییم و به کف سبوی خالی،
ساقی قدحی مرا نگهدار.

ماییم و لبی تُهی زلبخند،
ماییم و به سینه درد بسیار.

ماییم که هرچه عرضه کردیم،
حسرت شده مانده کنج انبار.

ماییم و هزار جان زخمی،
ماییم و فقط دو چشم خونبار.

ما درد نهان به سینه داریم،
لب بسته نمیکنیم اظهار.

خاموش به مُهرِ صد سکوتیم،
بیهوده کنیم  نظم اشعار.

ماصابر درد های خویشیم،
داریم به زخم کهنه اصرار.

ماییم و غزلْ غزلْ ترانه،
ماییم و ترانه ها غزل وار.

افسوس که جز سخن نگفتیم،
صد گفته کجا چو نیم کردار.

**

ماحسرت روی دوست داریم،
ماندیم در آرزوی دیدار.

یاران همه بی خبر برفتند،
ماندست فقط شمایل یار.

صد خاطره مانده یادگاری،
ازجنگل و دشت و باغ و کُهسار.

میگریم و دلتنگم از این هجر،
ای چرخ، فِراق را به سر آر.

دلتنگ شب و سکوت ساحل،
دلتنگ صدای مست گیتار.

دلتنگِ فروزاندنِ آتش،
با هیزم خشک و بتّه ای خار.

از دوست اگر زما بپرسی،
شاید همه را نماید انکار.

از جرم و گنه همه مُبّرا،
ماییم یگانه دزد بازار.

*

ازصندوق دل کلون شکستند،
تاریخ تو یاد ما نگهدار.

ما تشنه‌یِ خنده‌یِ زمینیم،
آن چشمه‌یِ خُفته در خروش آر.

ما بی خبریم اگر چه هستیم،
در مرکز ودر میان اخبار.

کَس، سرِّ دلش به ما نگوید،
ما فاش کنیم جمله اسرار.

سر زیر پتو نهفته ماندیم،
خُفتیم چو خرس خُفته درغار.

جُز سایه‌یِ خود دگر ندیدیم ،
حبسیم میان چار دیوار.

آزار دهیم جان خودرا،
آزار مکش برای آزار.

نوروز رسیده دل سبک کن،
زان پیش که شوید ابر آذار.

ای باد صبا دلم شکسته،
گاهی ز دل شکسته یاد آر

یاد از دل ما، اگرتوانی،
هرچند زدل نمانده آثار.

زین نیمچه دل به او پیامی،
برسان و خداش گو نگهدار.

هرجا که تویی، دل من آنجاست،
ای دوست، مرا به یاد بسپار.

 


امیرحسین مقدم

اسفند 1390