اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

من و این شهر دروغین ،( امیر حسین مقدم )

 


من و این شهر دروغین ،
خیلی وقته سه طلاقیم.
من و این دل پریشون،
بی قرار یه اطاقیم.
یه اطاق چوبی و گرم
میون باغ سپیدار.
آخرین جای رسیدن،
وعده گاه سبز دیدار.
وه چه دیدار قشنگی 
من دلم اینجا گرفته
از دلای مردم آزار
از صدای بی صدایی
عاشقای بی خریدار
دل من اینجا غریبه
آشناهاش ناشناسن
اینجا هیچ کس مهربون نیست
همه اینجا ناسپاسن.
وه چه مردم زرنگی !!! ......
باید از این ماجرا رفت
اینجا خوشبختی دروغه
اینجا جای عاشقی نیست
یه جای خیلی شلوغه
باید از این ماجرا رفت
ماجرایی تازه تر ساخت.
دل و بسپارش به دریا
دریا ، آزادی دلهاست.
دل آزاد نهنگی ....
......... دل آزاد نهنگی ....

 

 

امیر حسین مقدم ( هم قبیله )

30 دقیقه بامداد 15 شهریور 1392