اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

نسیم سرد سحر ، دیده ای تو رخسارش ؟( امیر حسین مقدم )

 


نسیم سرد سحر ، هدیه زمستانی 
*
نسیم سرد سحر ، دیده ای تو رخسارش ؟
بوز که با وزشت رخ نماید آثارش

نسیم سرد سحر ، ای هوای خواب آلود ،
بوز که در سرم بوزد ، شور و حال دیدارش

عجب نگاه عمیقی ، به شعله میماند
ببار بر سر من ، قطره قطره تکرارش

بوز دراین خنکا ای هوای عطر آگین
بخوان چکامه من زخمه زخمه زن ، تارش

هوا چه سرد و تمنای او ، چه دلگرم است
نسیم سرد سحر ، رو نما ز رخسارش

نشسته قطره های عرق ، روی خط پیشانی
دراین هوای خنک، از حیای گفتارش.

نسیم سرد سحر، هدیه زمستانی ،
ز درد و دوری دورِ زمان ، نگهدارش

 

امیرحسین مقدم.
11 / 11 / 92