اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

چشمان درشت تو مرا تا به خدا برد.( امیر حسین مقدم )

بداهه 


تو ...

چشمان درشت تو مرا تا به خدا برد.
از من بربود عقل مرا تا به کجا برد؟

آن چشم که دیدم نه فقط چشم که چشمه ست. 
من غرقه درآن گشتمو با سیل فنا برد.

دیدار تو را قدر ندانستم و دیدم .
ان بی خردی ، حرمت ما پیش شما برد.

ای بانوی خنیاگر خطاط غزل ساز،
برما نظری، این نظر ان لطف و صفا برد.

هرلحظه که بی روی تو بگذشت چو سالیست.
صدقرن زما در گذر از ثانیه ها برد.

ما در طلب بوسه ای از کنج لبانت،
رفتیم به راهی که غزل قافیه را برد.


امیرحسین مقدم .

6 /5/ 93