اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

ای روشنی سحر ، کجایی ؟( امیر حسین مقدم )

ای کاش که قاصدی بیاید ....
برای یک دوست ....
*
ای روشنی سحر ، کجایی ؟
شیرینی نیشکر ، کجایی ؟

ای آتشِ نازِ سینه افروز،
ای دیده شعله ور ، کجایی ؟

ای نقش تو نقشه ستاره،
وی سایه تو، به سر ، کجایی ؟

ای بوسه‌ی تو ، شراب شیراز،
یک جرعه از آن شرر ، کجایی ؟

مفهوم خوش ترانه هایم،
رخشنده تر از گُهر ، کجایی ؟

مقصود همه بهانه هایم،
تو ، جُـز تو همه هـدر ، کجایی ؟

آوازه مرغکان بیدل،
در صوت تو مستطر،کجایی‌ ؟

آغوش تو مقصد دل من ،
پایان خوش سفر ، کجایی ؟

تصویر گر نگاره هایم ،
بر نقش دلم نگر ، کجایی ؟

من جز تو نظر به کس ندارم .
ای منظر هر نظر ، کجایی ؟

در سایه سایه بان مهرت،
آسوده خیال رهگذر ، کجایی ؟

ای کاش که قاصدی بیاید،
گوید ز توام ، خبر ، کجایی ؟


امیر حسین مقدم ( هم قبیله )
صبح جمعه 15 / 6 / 92

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.