اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

بیا بخوان تو برایم ترانه ای تازه( امیر حسین مقدم )


شبانه ای تازه

بیا بخوان تو برایم ترانه ای تازه
دلم شده دلتنگ عاشقانه ای تازه

بیا که پشت شکسته سخن نمی شنود،
بزن مرا ، تو بزن ، تازیانه ای تازه

منم که غرقه شدم در دو چشم آبی تو،
عزیز دل ، کرمی کن، کرانه ای تازه

نمانده ردی از احساس پاک آن دوران،
به پاس خاطره رو کن ، نشانه ای تازه

تمام هستی من در قمار عشقت سوخت،
زِِ زلف همچو زرت دِه ، خزانه ای تازه

دلیل زندگی من چه بود غیر از تو ؟
بگو چگونه بسازم بهانه ای تازه

زمان گذشت و نیامد به سر زمان فراق،
چه میشود برسانی زمانه ای تازه ؟

نمانده دیگر از این خانه در دلم نقشی
بیا دوباره بساز آشیانه ای تازه

حقیقت از نظرم رفت تا تو از نظر رفتی،
ببین چگونه شدم من ، فسانه ای تازه

تمام شد غزلم ، بغض من ولی باقیست
بیا که باز بخوانم ، شبانه ای تازه


امیرحسین مقدم
یکشنبه 6 . بهمن . 1392

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.