اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

کوچه ها همه رها از نگاه آسمان ( امیر حسین مقدم )

 


کوچه ها همه رها از نگاه آسمان
رویشان نمی چکید، اشک و آه آسمان

وقت شب دگر نبود، هیچ اثر ز ماهتاب،
پس چه شد خط افق ، در پگاه آسمان.

هیچ از آن چه بود، نیست، از شراره بشر
رنگ زندگی نماند، دل به خواه آسمان.

شب شده چو روز و روز، همچو شب سیاه و تار
زندگی بهانه شد، بهر شب وَ روز، کار

از محبت و وفا یک ترانه دم مزن
بس که خنده آورست، قصه دل و نگار

حرف از عاشقی مگو، عاشقی فسانه شد
قصّه شد فسون عشق، داستان چشم یار.

 

 

 امیر حسین مقدم
شبی بارانی در پلاژ حسینی / نوشهر / 

10 مهر ماه 1388

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.