اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

امشب شب وصال است ، معشوق گشته واصل( امیر حسین مقدم )

امشب شب وصال است ، معشوق گشته واصل
از عشق گشته پیدا ، از عشق دیده حاصل

فانوس راه و بیراه ، دیرآشنای همراه
هم صحبت غم و آه ، حلال هر مسائل

ماه از افق درامد ، آن ماهروی من کو
ماندم در انتظار پایان این فواصل

پایان این فواصل ، آغاز ماجرایی است
کشتی شکسته ای که ، افتاده کنج ساحل

افتاده کنج ساحل ، دور از گزند طوفان
اما غریب و تنها ، گم کرده راه منزل

منزل در انتظار است ، چشم انتظار یاراست
یاری که بیقرار است ، بنشته روی محمل

محمل سبک بران ، هی ، مهتابی بداخشان
یلدا صفت پریشان ، بر گردنت حمایل

هرچند نانجیبان برما طلسم خواندند
هربند و هر طلسمی از بوسه تو باطل

ای ماه روی مه رخ ، تو ماه آسمانی
از سلخ تا به غره ، ای ماه بدر کامل.

 


‫‏امیرحسین مقدم‬

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.