اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

ای عشق برو مرا رهاکن، ( امیر حسین مقدم )

ای عشق برو مرا رهاکن، 
بگذار به درد خود بسوزم

کم قصد شکار جان ماکن، 
بگذار به درد خود بسوزم

ای دیده دگر نبار ، کافیست 
رفتست رفیق لحظه هایم

ای اشکِ من از، عقل حیاکن، 
بگذار به درد خود بسوزم

او بی خبر از دل من و من، 
بی تاب نگاه مهربانش

چشمم تو ، به گریه مبتلا کن، 
بگذار به درد خود بسوزم

می بارد از آسمان من عشق، 
هر لحظه به جای برف و باران

خوش بخت شو و مرا دعا کن ، 
بگذار به درد خود بسوزم

 

 

امیر حسین مقدم 
زمستان نودودو