گل مریم ...
جان من عشق تو را چیدن و دیدن هنر است
باهمه عشوه گری , بر تو رسیدن هنر است
هرچه هم ناز کنی , ناز کشت خواهم بود
نازنینا به خدا ناز کشیدن, هنر است
دل من تنگ شد و چاره آن روی تو شد
روی تو دیدن و آن را نگزیدن , هنر است
من غرور تو ام ای کبک خرامان بخرام
سخن عشق ز حرف تو شنیدن, هنر است
تو درخت خوش این باغی و من می دانم,
زان همه میوه یکی,,, زان همه چیدن هنر است
کام من در طلب لعل لبت کام گرفت
نازنین کام دل انگیز چشیدن, هنر است
گل مریم , زشمیمت شده ام مست و خراب
بی می و باده اگر مست شد این تن, هنر است
امیر حسین مقدم
12 / 8 / 92