اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی
اشعار ( امیر حسین مقدم )

اشعار ( امیر حسین مقدم )

شعر و ادب پارسی

عشق ، سلامم به تو و نام عشق. ( امیر حسین مقدم )


عزل مثنوی عشق .

عشق ، سلامم به تو و نام عشق. 
عشق ، چه کردی که شدم رام عشق.

من که نمیخواستم عاشق شوم .
با چه گناهی شدم اعدام عشق.

مدعی پخته ترین بوده ام ،
وای که امروز شدم خام عشق.

بود زمانی دل من مال من ،
دل شده امروز ، از اندام عشق.

وا قعیت داشت زمانی دلم ،
واقعیت گشت از اوهام عشق.

عشق سلامم به تو و نام تو ،
مست شدم ، مست می و جام تو .

عشق ببین خسته تر از خسته ام .
بال و پرم باش ، که پر بسته ام .

گاه شوی چهره ای از مادرم ،
غایت دلدادگی ام ، باورم.

کهنه صدای تو مرا آشناست.
عشق چو لالایی شب های ماست.

میشنوم شب همه لالای تو ، 
کودکیم می شود آوای تو .

گاه تو از چشم پدر میرسی.
با بقلی پُر ، تو ز در میرسی.

عشق ، شوی جَذبه بابای من 
آنکه نماند آن مه ناپای من.

عشق عجب معجزه کردی مرا ، 
هم تو دوایی و تو دردی مرا .

کودک نوپای تو بودم ، تو عشق.
باز بیا تازه کن این سرنوشت.

گاه شدی دختری از جنس نور،
گاه مرا سایه شدی ، گاه دور.

بانگ و صدای تو چه طناز شد.
دوره دلدادگی آغاز شد.

عشق چه کردی تو که من این شدم.
مومن تو ، کافر هر دین شدم.

دین من از مذهب تو آمده. 
درس من از مکتب تو آمده.

مکتب من مکتب مجنون توست .
خون تن من بخدا خون توست.

تیشه فرهاد عصای کلیم. 
عشق کلامی زکتاب کریم.

زنده کند عشق ، مسیحا دم است.
علت گندم خوری آدم است.

عشق منم مومن درگاه تو. 
زنده شدم من به دم و آه تو.

عشق منم گم شده در زندکی. 
راه ندارم مگر این راه تو.

تشنه منم تشنه ترم کاشکی.
تا برسم تشنه سر چاه تو.

نیست در این طاق و رواق سپهر. 
هیچ مگر جلوه ای از ماه تو.

جان و روانم ز تو شد ساخته .
خشت من از خاک تو و کاه تو.

عشق تویی صاحب من شاه من .
بنده منم بنده ی درگاه تو.

رحم کن و دور مکن از خودت. 
عشق منم یکسره همراه تو.


امیرحسین مقدم .
اول شهریور 93